!!! تنهاترین عاشق !!!

نیا باران,زمین جای قشنگی نیست...!

تنهاترین عاشق

به سراغ من اگر می‌آیید،
پشت هیچستانم.
پشت هیچستان جایی است.

پشت هیچستان رگ‌های هوا، پر قاصدهایی است
که خبر می‌آرند، از گل واشده دورترین بوته خاک.

روی شن‌ها هم، نقش‌های سم اسبان سواران ظریفی است که صبح       
به سر تپه معراج شقایق رفتند.

پشت هیچستان، چتر خواهش باز است:         
تا نسیم عطشی در بن برگی بدود،         
زنگ باران به صدا می‌آید.         

آدم این‌جا تنهاست         
و در این تنهایی، سایه نارونی تا ابدیت جاری است.         

به سراغ من اگر می‌آیید،         
نرم و آهسته بیایید، مبادا که ترک بردارد         
چینی نازک تنهایی من.

سهراب سپهری(عاشقانه ها) 

[ چهار شنبهبرچسب:عاشقانه,من,تنهایی,سراغ,شقایق,معراج,

] [ 7:31 بعد از ظهر ] [ forlorn ]

[ ]

 خودم با خودم

خودم با خودم هی قهر میکنم، خودم با خودم آشتی میکنم،

 من اونقدر تنها شدم بعد از تو که مثل آدم هایی که دیونن هی

 اسمتو صدا میزنم .... خودم با خودم زندگی میکنم، خودم با خودم

 میگم و میشنوم و می خندم ! خیلی دلم از دست دنیا گرفته، صدای

 تو رو دیگه کم میشنوم .... خودم با خودم درد و دل میکنم تا از گریه از

 قصه از غم دورت خوابم ببره، میدونم که نمیفهمی بعد از تو زندگی

 برای من چقدر سخت میگذره ....

 

دفتر غم

[ سه شنبهبرچسب:متن عاشقانه,خودم,تنهایی,قهر,خنده,آشتی,

] [ 3:40 بعد از ظهر ] [ forlorn ]

[ ]

 گذشت و گذشت ... اما چه تلخ گذشت، ای روزگار دیگر

                              چگونه میخواهی با چرخو فلکت ما را بچرخانی، ای روزگار

 دیگر چه میخواهی از جانم  من که هی غم بر دوشم میگذاری،

 غم هایی که دیگر من طاقت آن ها را ندارم، غم هایی که دارند

 زندگی را برایم سیاه می کنند، ای روزگار دیگر چه میخواهی از

 جانم من، منی که سرم در لاک خود بود و نمیدانستم عشق و

 عاشقی چیست؟ روزهارا اینطور برایم پشت سر هم چیدی که

 با یه چشم به هم زدن با تمام وجود دل باختم و دیوانه ی او شدم،

 ای روزگار اگر نمیدانستی که من به او نمی رسم چرا او را سر راه

 من قرار دادی؟ که حال از نبودنش زندگی اینطور برایم سیاه شود .....!!

[ سه شنبهبرچسب:متن عاشقانه,روزگار,گذشت,تلخ,

] [ 3:34 بعد از ظهر ] [ forlorn ]

[ ]

  دلم برای تنهایی میسوزد چرا

هیچکس او را دوست ندارد


 مگر او چه گناهی کرده که

  تنها شده جرم تنهایی چیست

    که هیچکس او را نمیخواهد


 دیشب تنهایی از اتاقم گذشت

   دنبالش دویدم ولی او رفته بود


 .تنهای تنها نیمه شب

  او را مرده کنار حوض خانه

پیدا کردم از گریه چشمانش

قرمز بود برایش گریستم آخر

اواز تنهایی مرده بود

تنهایی مردو من


تنها تر شدم....

[ سه شنبهبرچسب:تنهایی,من,حوض,مردن,گریه,چشمان,شب,,

] [ 3:19 بعد از ظهر ] [ forlorn ]

[ ]

وقتی شانه ای نیست که سرم را روش بگذارم

وقتی دستانی نیست که دستم را بگیرد

وقتی تنی نیست که با گرمایش تن سردم را گرم کند

آن زندگی نیست، مرگ است

[ سه شنبهبرچسب:,

] [ 3:10 بعد از ظهر ] [ forlorn ]

[ ]

 خدایا من گناهی نکرده بودم که اینک قلبی شکسته در سینه دارم . . .

گناه من چه بود که بازیچه دست این و آن بودم !
هر که آمد بر روی قلبم پا گذشت و رفت و حتی پشت سرش را هم نگاه نکرد !

 

 


ادامه مطلب

[ چهار شنبهبرچسب:,

] [ 10:29 بعد از ظهر ] [ forlorn ]

[ ]

 نمیدانم در این زمانه باید به چه کسی دل بست ،

این سوی زندگی من هستم ،

آن سوی دیگر قلبهای مست.

دوباره قطره ای دیگر از اشک بر گونه ام نشست ،

و باز هم شکست قلبی که به امید بودنت به انتظار

فردا نشست .

[ چهار شنبهبرچسب:,

] [ 10:11 بعد از ظهر ] [ forlorn ]

[ ]

 این روزها کمی پوستم نازکتر شده،این روزها طاقتم

کمی بی حوصله تر شده،این روزها انتظارم کمی

بی صبرتر شده،این روزها شبهایم کمی بی ماه تر شده،

این روزها وجودم پر از ترک شده..

تلنگر نزنید میشکنم

[ چهار شنبهبرچسب:,

] [ 10:35 قبل از ظهر ] [ forlorn ]

[ ]


 
تا حالا شده یه چیزی تو دلت سنگینی کنه….؟؟؟

خیلی سخته آدم کسی رو نداشته باشه…

دلش لک بزنه که با یکی درد دل کنه ولی هیچکی نباشه…

نتونه به هیچکی اعتماد کنه…

هر چی سبک سنگین کنه تا دردش رو به یکی بگه نتونه,

آخرش برسه به یه بن بست …

تک و تنها با یه دلی که هی مجبورش می کنه اونو خالی کنه …

اما راهی رو نمی بینه سرش روکه بالا می کنه آسمون رو می بینه

به اون هم نمی تونه بگه…

خبری از آسمون هم ندیده

مگه چند بار اشک های شبونش رو پاک کرده…؟!

بهش محل هم نداده

تا رفته گریه کنه زود تر از اون بساط گریه اش رو پهن کرده تا کم نیاره …

خیلی سخته ادم خودش رو به تنهایی خوش کنه اما دلی داشته باشه که مدام از تنهایی بناله…

خیلی سخته ادم ندونه کدوم طرفیه؟!

خیلی سخته ادم احساس کنه خدا اونو از بنده هاش جدا کرده …

خیلی سخته ندونی وقتی داری با خدا درددل می کنی داره به حرفات گوش می ده یا …

 

پرده ی گناهات اونقدر ضخیم شده که صدات به خدا نمی رسه…. ؟!

 

[ جمعهبرچسب:دل,تنهایی,احساس,خدا,درد,حرف,سبک,

] [ 5:4 بعد از ظهر ] [ forlorn ]

[ ]

تنهاترین عاشق
 
سهراب  گفتی: چشمها را باید شست ! شستم ولی…..
گفتی جور دیگر باید دید! دیدم ولی…..
گفتی زبر باران باید رفت رفتم ولی….. او نه چشم های خیس و شسته ام را نه نگاه دیگرم را هیچکدام را ندید فقط در زیر باران با طعنه ای خندید و گفت :
دیوانه باران زده

[ جمعهبرچسب:,

] [ 5:1 بعد از ظهر ] [ forlorn ]

[ ]

تنهاترین عاشق

هیچکس با من نیست !…

مانده ام تا به چه اندیشه کنم…

مانده ام در قفس تنهایی…

در قفس میخوانم…

چه غریبانه شبی ست…

 

شب تنهایی من!…

[ جمعهبرچسب:,

] [ 4:48 بعد از ظهر ] [ forlorn ]

[ ]

تنهاترین عاشق

فاصله دختر تا پیر مرد یک نفر بود ؛ روی نیمکتی چوبی ؛ روبه روی یک آب نمای سنگی .
پیرمرد از دختر پرسید :
- غمگینی؟
- نه .
- مطمئنی ؟
- نه .
- چرا گریه می کنی ؟
- دوستام منو دوست ندارن .
- چرا ؟
- جون قشنگ نیستم .
- قبلا اینو به تو گفتن ؟
- نه .
- ولی تو قشنگ ترین دختری هستی که من تا حالا دیدم .
- راست می گی ؟
- از ته قلبم آره
دخترک بلند شد پیرمرد را بوسید و به طرف دوستاش دوید ؛ شاد شاد.
چند دقیقه بعد پیر مرد اشک هاش را پاک کرد ؛ کیفش را باز کرد ؛ عصای سفیدش را بیرون آورد و رفت !!!

[ جمعهبرچسب:دختر,پیرمرد,زیبا,دوستان,شاد,عصا,گریه,

] [ 4:33 بعد از ظهر ] [ forlorn ]

[ ]

تنهاترین عاشق

با من بگو ای دل

از رازهای درونت

زخم های نشسته بر سینه ات

 از سوزش سنگین آهت

با من بگو، از رازهای روزگار

از یادگار نامردمی ها

بر جان خسته ات

با من بگو از راز افسردگی

علت خموشی تلخ

چرایی نگاه سرد

با من بگو از راز چشمان خیست

خاموشی ناگاه لبخندت


ادامه مطلب

[ پنج شنبهبرچسب:دل,نگاه,خسته,زخم,راز,انتظار,امید,چشمان,لاله,دشت,شقایق,قاصدک,

] [ 5:38 بعد از ظهر ] [ forlorn ]

[ ]

پنج وارونه چه معنا دارد ؟!
خواهر کوچکم از من پرسيد 
من به او خنديدم 
کمي آزرده و حيرت زده گفت 
روي ديوار و درختان ديدم 
باز هم خنديدم 
گفت ديروز خودم ديدم 
مهران پسر همسايه 
پنج وارونه به مينو ميداد 
آنقَدَر خنده برم داشت که طفلک ترسيد 
بغلش کردم و بوسيدم و با خود گفتم 
بعدها وقتي غم 
سقف کوتاه دلت را خم کرد 
بي گمان مي فهمي 
- پنج وارونه چه معنا دارد

[ پنج شنبهبرچسب:,

] [ 5:17 بعد از ظهر ] [ forlorn ]

[ ]

 

 نشسته بود رو زمین و داشت یه تیکه هایی از رو زمین جمع می کرد .

 بهش گفتم : کمک می خوای ؟

 گفت : نه .

 گفتم :خسته میشی بزار خوب کمکت کنم .

 گفت : نه ، خودم جمع می کنم .

 گفتم : حالا تیکه های چی هست ؟ بدجوری شکسته مشخص نیست چیه ؟

 نگاه معنی داری کرد و گفت : قلبم . این تیکه های قلب منه که شکسته . خودم باید جمعش کنم .

 بعدش گفت : می دونی چیه رفیق ، آدما این دوره زمونه دل داری بلد نیستن ، وقتی می خوای یه دل پاک و بی ریا رو به دستشون بسپری هنوز تو دستشون نگرفته می ندازنش زمین و می شکوننش ،میخوام تیکه هاش رو بسپرم به دست صاحب اصلیش اون دل داری خوب بلده .

 میخوام بدم بهش بلکه این قلب شکسته خوب شه آخه می دونی خودش گفته قلبهای شکسته رو خیلی دوست داره .

 گفتٌ: تیکه های شکسته رو جمع کرد و یواش یواش ازم دور شد . و من توی این فکر که چرا ما آدما دل داری بلد نیستیم.

 دلم می خواست بهش بگم خوب چرا دلت رو می سپری دست هر کسی ، انگاری فهمید تو دلم چی گفتم . برگشت و گفت : رفیق ، دلم رو به دست هر کسی نسپردم اون برای من هر کسی نبود ،اون هر کسی نبود . گفتٌ و اینبار رفت سمت دریا . سهمش از تنهایی هاش دریایی بود که راز دارش بود .

[ سه شنبهبرچسب:,

] [ 9:6 بعد از ظهر ] [ forlorn ]

[ ]

ماهیگیردلش سوخت …این بارماهی بودکه ازتنهایی قلاب رارهانمیکرد..!!

[ سه شنبهبرچسب:,

] [ 11:11 بعد از ظهر ] [ forlorn ]

[ ]

آه ای دل صاحب مرده ی من دیگر بس است کمی هم غرور چیز بدی نیست آرام بگیر،نمیدانم چگونه،کشی به دستت ببند یا پشت دستت را داغ کن،نمیدانم، فقط کمی آرام بگیر

[ سه شنبهبرچسب:,

] [ 10:58 بعد از ظهر ] [ forlorn ]

[ ]

تنهاترین عاشق

دلشکسته ای کنارپنجره سیگارمیکشید خسته بود..!انقدرخسته که یادش رفت بعدازاخرىن پک…سیگارش را به پایین پرت کند نه خودش را...

[ سه شنبهبرچسب:,

] [ 10:51 بعد از ظهر ] [ forlorn ]

[ ]

تنهاترین عاشق

تو را به جاي همه زماني كه  نشناخته ام دوست مي دارم

تو را به جاي همه روزگاراني كه نمي زيسته ام دوست مي دارم

براي خاطر عطر گستره ي بيكران و براي خاطر  عطر نان گرم

براي خاطر برفي كه آب ميشود براي خاطر نخستين گل

براي خاطر جانوراني پاكي كه ادمي نمي رماندشان

تو را براي خاطر دوست داشتن دوست مي دارم          

 


ادامه مطلب

[ دو شنبهبرچسب:دوست,عشق,خاطر,قلب,آفتاب,

] [ 10:6 بعد از ظهر ] [ forlorn ]

[ ]

تنهاترین عاشق

از حساب و کتاب بازار عشق
هیچ گاه سر در نیاوردم !
و هنوز نمی دانم چگونه می شود
هربار که تو بی دلیل ترکم می کنی
من بدهکارت می شوم ؟

[ شنبهبرچسب:,

] [ 4:18 بعد از ظهر ] [ forlorn ]

[ ]

حرفهایم را تعبیر میکنی ، سکوتم را تفسیر ، دیروزم را فراموش ، فردایم را پیشگویی
به نبودنم مشکوکی ، در بودنم مردد ، از هیچ گلایه میسازی ، از همه چیز بهانه
من ؛ کجای این نمایشم ؟

[ شنبهبرچسب:,

] [ 4:17 بعد از ظهر ] [ forlorn ]

[ ]

خدایا ؛ کسی را که قسمت کس دیگریست، سر راهمان قرار نده
تا شبهای دلتنگیش برای ما باشد و روزهای خوشش برای دیگری …

[ شنبهبرچسب:,

] [ 4:15 بعد از ظهر ] [ forlorn ]

[ ]

تنهاترین عاشق

آن لحظه که دلتنگ یارم می شوم

خود به خود هوس باران را می کنم.

آن لحظه که اشک از چشمانم سرازیر می شود

هوس یک کوچه تنها را می کنم

آن لحظه است که دلم می خواهد تنهایی در زیر باران بدون هیچ چتر و سر پناهی قدم بزنم

قدم بزنم تا خیس خیس شوم ، خیس تر از قطره های باران…. خیس تر از آسمان و درختان

آن لحظه که خیس خیس می شوم ، دلم می خواهد باز زیر باران بمانم ،

دلم نمی خواهد باران قطع شود.

دلم می خواهد همچو آسمان که بغضش را خالی می کند ، خالی شوم ،

از دلتنگی ها ، از این شب پر از تنهایی


ادامه مطلب

[ پنج شنبهبرچسب:عشق,عاشق,دلتنگ,یار,باران,اشک,احساس,شب,صدا,قطره,تنها,خیس,دلشکسته,بغض,آرزو,

] [ 5:5 بعد از ظهر ] [ forlorn ]

[ ]

قصه از حنجره ایست که گره خورده به بغض

صحبت از خاطره ایست که نشسته لب حوض

یک طرف خاطره ها!

یک طرف پنجره ها!

در همه آوازها! حرف آخر زیباست!

آخرین حرف تو چیست که به آن تکیه کنم؟

حرف من دیدن پرواز تو در فرداهاست

[ پنج شنبهبرچسب:,

] [ 4:59 بعد از ظهر ] [ forlorn ]

[ ]

تنهاترین عاشق

اینجا که من رسیده ام …
ته دنیای بدون تو بودن است!!
همانجایی که شاید فکرش را هم نمی کردی دوام بیاورم!
ولی من ایستاده به اینجا رسیده ام!
خوب تماشا کن…
دلم هم تنگ نشده!
یعنی دلم را همانجا پیش خودت گذاشتم …
تو باش و دل من و همه فریادهایی که …

[ چهار شنبهبرچسب:دنیا,تو,فکر,دل,دلتنگ,فریاد,

] [ 6:40 بعد از ظهر ] [ forlorn ]

[ ]

حالا که دست هایت چتر نمی شوند
حالا که نگاهت ستاره نمی بارد
حالا که خانه ای برای ما شدن نداریم
از کاغذ شعرهایم اتاقی می سازم
تا آوار تنهایی بر سرت نریزد
و آرامش خیالت ، ‌خیس اشک هایم نشود

[ چهار شنبهبرچسب:نگاه,ستاره,اشک,آرامش,شعر,

] [ 6:17 بعد از ظهر ] [ forlorn ]

[ ]

تنهاترین عاشق

برایت خاطراتی بر روی این دفتر سفید نوشتم

که هیچکسی نخواهد توانست چنین خاطرات شیرینی را

برای بار دوم برایت باز گوید.

چرا مرا شکستی ؟چرا؟

اشعاری برایت سرودم

که هیچ مجنونی نتوانست مهربانی و مظلومیت چهره ات را توصیف کند

چرا تنهایم گذاشتی ؟چرا؟

چهره پاک و معصومت را هزار بار بر روی ورق های باقی مانده وجودم نگاشتم

چرا این چنین کردی با من ؟چرا؟

زیباترین ستارگان آسمان را برایت چیدم.

خوشبو ترین گلهای سرخ را به پایت ریختم.

چرا این چنین شد/؟چرا؟

من که بودم؟

که هستم به کجا دارم می روم؟

 

[ چهار شنبهبرچسب:دفتر,خاطره,شعر,مهربانی,تنهایی,آسمان,من,چهره,مجنون,

] [ 11:17 قبل از ظهر ] [ forlorn ]

[ ]

کاش عشق را از پلک های خود می آموختیم

 پلک هایی که تا وقتی خون

در رگ هایشان جاری است هردم برهم بوسه می زنند

 پلک هایی که از سحر تا پاسی از شب

برای در آغوش کشیدن هم لحظه شماری می کنند

پلک هایی که حتی برای دقیقه ای کوتاه هم نمی توانند

 دوری از یکدیگر را تاب بیاورند پلک هایی که

در لحظه مرگ هم در آغوش یکدیگر جان می دهند

 عشق را باید از آن ها آموخت …!

[ سه شنبهبرچسب:عشق,پلک,مرگ,دوری,لحظه,آغوش,

] [ 7:44 بعد از ظهر ] [ forlorn ]

[ ]

 

هر کی اومد تو زندگیم..میبردمش تا آسمون
امروز میشد رفیق راه..فردا واسم بلای جون
نمیشه قلب عاشقو..بدست هر کسی سپرد
نمیدونم بد میاورد..یا چوب سادگیشو خورد
هر چی که به سرم اومد..تقصیر هیچکسی نبود
هر چی که بود پای خودم..تو قصه هام کسی نبود
هیچکسی عاشقم نشد..هیشکی سراغم نیومد
جواب کار خودمه..هر چی بلا سرم اومد
تقصر هیچ کسی نبود..هر چی که بود به پای من
فقط تو بعد از این نیا..میون لحظه های من
رفاقتت مال خودت..منت نزار روی سرم
این قصه ها تموم شده..دیگه نیا دورو برم…

[ سه شنبهبرچسب:عشق,عاشق,زندگی,آسمون,دل,رفاقت,قلب,قصه,لحظه,

] [ 7:22 بعد از ظهر ] [ forlorn ]

[ ]

تنهاترین عاشق

اگه یه روزی چشمات پر از اشک شد و دنبال یه شونه گشتی که گریه کنی
صدام کن
بهت قول نمی دم که ساکتت کنم منم پا به پات گریه می کنم
صدام کن
اگه دنبال مجسمه سکوت می گشی تا سرش داد بزنی
صدام کن
قول میدم ساکت بمونم
صدام کن
اگه دنبال یه همدرد گشتی تا باهات همراهی کنه
صدام کن
من همیشه همراه تو ام
صدام کن
اگه ………..
نه دیگه دنبال بهونه نگرد که صدام کنی
فقط صدام کن
صدام کن

[ سه شنبهبرچسب:صدا,عشق,محبت,شونه,غم,گریه,سکوت,چشم,اشک,بهونه,همراه,

] [ 7:16 بعد از ظهر ] [ forlorn ]

[ ]

کل دنیـــآ رآ هـــم کـــه دآشتــه بآشــی . . .
بــآز هــــم دلتــــ میخــوآهــــد . . .
بعضــی وقتهــــآ . . . فقـــط بـعـضــی وقتهـــآ . . .
بـــرآی یـکــــ لحظــــه هـــم کـــه شـــده . . .
همــــه دنیـــآی یـکــــ نفــــر بآشــی. . .

[ سه شنبهبرچسب:,

] [ 4:33 بعد از ظهر ] [ forlorn ]

[ ]

معلم ورقه ها را داد ؛ همه مرا مسخره کردند اما باور کن درست نوشته بودم …
گفته بود جای خالی را با کلمه مناسب پر کنید و من همه را نوشتم “تـــــــو”
مگر نه اینکه این جای خالی ها را فقط تو پر میکنی ؟؟؟

[ سه شنبهبرچسب:,

] [ 9:40 قبل از ظهر ] [ forlorn ]

[ ]

تنهاترین عاشق

دلم غمگین غمگین است
در این کومه
در این زندان
در این غوغای خاموشی
در این جشن فراموشی
در این دنیای بی مهر و کم آغوشی
دلم ترسیده و تنگ است
دلم ترسیده از آه پر از درد پدرهامان
و از چشم پر از اشک تمام مادر ها
دلم آشوب آشوب است
دلم سرد و تنم بی روح بی روح است
نمی خواهم، نمی خواهم دگر
این زندگانی را و دل را
نگاهم خیره بر بالا
به دنبال نگاهی ساده می گردد
و می بینم، و می بینم هوای گریه دارد آسمان هم پای چشمانم
می روم آرام
گونه ام خیس است
آسمان می بارد امشب بر من و بر گریه هایم سخت…

[ دو شنبهبرچسب:دل,آغوش,غم,تنگ,گونه,اشک,آسمان,گریه,تن,روح,زندگی,

] [ 8:14 بعد از ظهر ] [ forlorn ]

[ ]

شاید چشم های ما نیاز داشته باشند که گاهی با اشک های مان شسته شوند
تا بار دیگر زندگی را با نگاه شفاف تری ببینیم…

[ دو شنبهبرچسب:,

] [ 8:11 بعد از ظهر ] [ forlorn ]

[ ]

تنهاترین عاشق

هرگز به دست اش ساعت نمی بست
روزی از او پرسیدم
پس چگونه است
که همیشه سر ساعت به وعده می آیی؟
گفت:
ساعت را از خورشید می پرسم
پرسیدم
روزهای بارانی چطور؟
گفت:
روزهای بارانی
همه‌ی ساعت ها ساعت عشق است!
- راست می گفت
یادم آمد که روزهای بارانی
او همیشه خیس بود

[ دو شنبهبرچسب:عشق,ساعت,خورشید,باران,

] [ 4:43 بعد از ظهر ] [ forlorn ]

[ ]

وقتي ميدانيم كسي با دل وجان دوستمان دارد....و نفسها وصداونگاهمان در روح وجانش ريشه دوانده،به بازيش ميگيريم هرچه او عاشق تر،ما سرخوش تر،هرچه او دل نازك تر، ما بي رحم تر،تقصيرازمانيست،تمامي قصه هاي عاشقانه اينگونه به گوشمان خوانده شده اند

[ دو شنبهبرچسب:دل,جان,دوست داشتن,عشق,قصه,عاشقانه,

] [ 4:38 بعد از ظهر ] [ forlorn ]

[ ]

ای دل! شدی سنگ صبوری برای همه.
همیشه شریک دردهایشان بودی و همنشین دل خرابشان..
همیشه لحظه های تنهایشان با تو تقسیم می شد و بغض های گلوگیرشان با گریه بر شانه های تو جاری می شد.  
ولی کاش می دانستند درد تو کمتر نیست، حال تو بهتر نیست..
کاش می توانستی فریاد زنی که تنهایی درد دارد و چه سخت است..
اما ملالی نیست!
شاید، شاید قسمتت این بود.
درد کشیده باشی تا بفهمی حال دلی را که درد امانش را بریده و بفهمی نگفته هایی را که پشت سنگینی یک بغض پنهان مانده.

 ********************
خدایا تنها مگذار دلی را که هیچکس دردش را نمی فهمد،
 چرا که خود می دانی چه سخت است تنهایی.

[ دو شنبهبرچسب:دل,سنگ صبور,شریک,تنها,همنشین,درد,بغض,ملال,حال,پنهان,

] [ 4:8 بعد از ظهر ] [ forlorn ]

[ ]

تنهاترین عاشق

خــــدایا
همه از تو می خواهند ، بدهی
من از تو می خواهم ، بگیری
خـــــدایا
این همه حس دلتنگی را از من بگیر...

[ جمعهبرچسب:خدا,من,تو,دلتنگی,

] [ 4:19 بعد از ظهر ] [ forlorn ]

[ ]

کاش اون لحظه ای که یکی ازت میپرسه “حالت چطوره؟” و تو جواب میدی “خوبم!” ،

 کسی باشه که محکم بغلت کنه و آروم تو گوشت بگه: “میدونم خوب نیستی…

[ پنج شنبهبرچسب:,

] [ 7:26 بعد از ظهر ] [ forlorn ]

[ ]

دلم را سپردم به بنگاه دنیا
و هی آگهی دادم اینجا و آنجا
و هر روز
برای دلم
مشتری آمد و رفت
و هی این و آن
سرسری آمد و رفت

ولی هیچ کس واقعا
اتاق دلم را تماشا نکرد
دلم قفل بود
کسی قفل قلب مرا وا نکرد

[ پنج شنبهبرچسب:دل,قفل,اتاق,دنیا,

] [ 7:6 بعد از ظهر ] [ forlorn ]

[ ]

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه